در بعضي از اماكن و اوقات خداي تبارك وتعالي برخي از فضائل ويژه وخصوصي را براي بعضي از عبادات ، بعنوان هديه وتحفه براي بندگانش نصيب ميكند . 

يكي از اين اوقات مبارك وپر بركت ماه مبارك محرم است كه رسول الله صلي الله عليه وسلم تشويق بيشتر به روزه گرفتن نموده اند .

به اين سخن رسول الله عليه السلام توجه فرمائيد !

 

« عنْ أَبي هُريرةَ رَضِيَ اللَّه عَنْهُ قال: قالَ رسولُ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: «أَفْضَلُ الصيَّامِ بعْدَ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ المُحَرَّم ، وَأَفْضَلُ الصَّلاةِ بعدَ الفَرِيضَةِ صَلاةُ اللَّيْل » ( روايت : صحيح مسلم حديث شماره 2812 )

ترجمه : « از ابو هريره رضي الله عنه روايت شده که : رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمودند : بهترين روزه بعد از رمضان ماه محرم خداست و بهترين نماز بعد از فريضه نماز شب است » .

 

درميان ماه محرم خصوصيت ديگري وجود دارد كه آن روزهء روزعاشوراء ( دهم محرم ) ميباشد .

 

قبل از فرض شدن روزه رمضان ، روزه روز عاشوراء فرض ولازم بود ، اما وقتي روزه رمضان فرض شد ، روزهء روز عاشوراء بعنوان يك فعل مستحب گرديد .

« عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ قَدِمَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ الْمَدِينَةَ فَرَأَى الْيَهُودَ تَصُومُ يَوْمَ عَاشُورَاءَ فَقَالَ مَا هَذَا قَالُوا هَذَا يَوْمٌ صَالِحٌ هَذَا يَوْمٌ نَجَّى اللَّهُ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ عَدُوِّهِمْ فَصَامَهُ مُوسَى قَالَ فَأَنَا أَحَقُّ بِمُوسَى مِنْكُمْ فَصَامَهُ وَأَمَرَ بِصِيَامِهِ » . ( روايت : صحيح بخاري حديث شماره 2004 )

ترجمه : « از  ابن  عباس  رضی الله عنه روایت  است ‌که  چون  پیامبر صلی الله علیه و سلم بمدینه  آمدند ،  دریافتند ‌که  یهودیان عاشوراء را  روزه  می‌گیرند .گفتند ‌:  چرا  این  روز  را  روزه  می‌گیرید ؟ ‌گفتند :  روزی  است  مبارک‌که  خداوند  حضرت  موسی  و  قوم  بنی  اسرائیل  را  درآن  روز  ازدست  دشمن (فرعون) نجات  داد ،  پس  حضرت  موسی  آن  روز  را،  روزه  می گرفت ‌.  پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمودند : من  به  موسی  از  شما  شایسته‌ترم  و  نزدیکتر  می‌باشم‌ ،  پس  خود  آن  روز را  روزه‌ گرفتند  و  به مردم  نیز  دستور  دادندکه  روزه  باشند‌ « . 

 

« عَنْ عَائِشَةَ - رضى الله عنها - قَالَتْ كَانَتْ قُرَيْشٌ تَصُومُ عَاشُورَاءَ فِى الْجَاهِلِيَّةِ وَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- يَصُومُهُ فَلَمَّا هَاجَرَ إِلَى الْمَدِينَةِ صَامَهُ وَأَمَرَ بِصِيَامِهِ فَلَمَّا فُرِضَ شَهْرُ رَمَضَانَ قَالَ « مَنْ شَاءَ صَامَهُ وَمَنْ شَاءَ تَرَكَهُ » ( روايت : صحيح مسلم حديث شماره 2693 »

ترجمه : « از  عایشه ‌رضی الله عنها روایت  است‌ که‌ گفتند‌ : « ‌قریش  در  دوره  جاهلی  روز  عاشوراء  را  روزه  می‌گرفتند  و  پیامبر صلی الله علیه و سلم نیزآن  را  روزه  می‌گرفتند ‌.  چون  بمدینه  آمدند  خود  آن  را  روزه  می‌گرفتند  و  روزهء  آن  را  بمردم  نیز  دستورمی‌دادند .  چون  روزهء  رمضان  فرض‌گردید  فرمودند :  ‌هرکس  دلش  خواست  عاشوراء  را  روزه  بگیرد  و  هرکس  نخواست  افطار کند » .

روزهء روزعاشوراء مستحب وداراي فضائل فراواني است :

 به اين حديث گهربار پيامبر صلي الله عليه وسلم توجه فرمائيد !

« عنْ أَبي قَتَادةَ رضيَ اللَّه عَنْه، أَنَّ رسولَ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم سُئِلَ عَنْ صِيَامِ يَوْمِ عاشُوراءِ ، فَقَال : « يُكَفِّرُ السَّنَةَ المَاضِيَةَ » ( روايت : صحيح مسلم حديث شماره 2804 )

ترجمه : « از ابو قتاده رضي الله عنه روايت است که : رسول الله صلي الله عليه وسلم از روزهء روز عاشورا پرسيده شد و فرمودند : گناه سال گذشته را محو مي کند » .

 

كسيكه روزهء روز عاشوراء را ميگيرد ، روزهء روزتاسوعا ( نهم محرم ) را نيز بگيرد تا مخالفت با يهود شود :

 

« عَنِ ابنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّه عنْهُمَا، قَال: قالَ رسُول اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « لَئِنْ بَقِيتُ إِلى قَابِلٍ لأصُومَنَّ التَّاسِعَ » . روايت : صحيح مسلم حديث شماره 2723 )

ترجمه : « ازابن عباس رضي الله عنهما روايت روايت است ، که : رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمودند : اگر تا سال آينده باقي ماندم حتماً روز تاسوعا (نهم محرم) را روزه خواهم گرفت » .

ابومحمدعبدالرحمن فاتح – افغانستان = هرات / دوشنبه  13 عقرب 1392 هـ ش =   1 محرم الحرام 1435 هـ ق

 

خواهرم ! اين را مي نويسم تا اگر درخوابي بيدار شوي واگر بيداري بيدارتر گردي

خواهرم امروز گرگان به لباس ميش دركمين ازبين بردن حياء وعفتت هستند ، ميخواهند لباس افتخار را ازتنت كشيده وبجاي آن لباس ذلت وخواري را برتو بپوشانند . اگرمواظب دوستان ورفقا وهمنشينان خودت نباشي پاي تو را بسوي گمراهي ميكشانند . هدف اين گرگان درلباس ميش ، كم ارزش كردن توست . ارزشي ومقامي كه الله متعالي برايت داده را غنيمت بشمار ودرحفظ ونگهداري آن كوشا باش ، واين ارزشت را با بهاي ناچيز دنيا وخوشگذاراني زود گذر نابود نكن .

خواهرمسلمان وباعفتم !

اين را بدان ! كه تو درچشم دشمنان وگرگ صفتان مانند يك سلاح خطرناك هستي ، چون سرمايه گذاري هاي فراواني را براي ازبين بردن عفت وپاكدامني تو كرده اند وميكنند ، اما وقتي تورا ثابت قدم مي بينند براي شان تحمل اين حالتت خيلي سخت است وكمر آنان را ميشكند و آنها ورهبرشان ( شيطان ) را ، اين ثبات قدم وپايداري تو مأيوس ميكند . برخودت با وجود اين پيروزيت ببال وشكست دشمن را برايت گرامي بدار .

دشمنان دوست دارند از تو هم مثل بعضي از زنان فريب خورده ، به عنوان يك كالاي تجارتي و درمسائل شهواني خود استفاده نمايند ، كه درآنها تبليغات تجارتي خودشان را پيش ببرند و رونق دهند و خودشان را توسط آنان اشباع جنسي كنند ، اما اي خواهرم ! الله عزوجل را سپاس گذاري كن ! كه الحمدلله تو درصف زنان باعزت وباعفت قرار داري و مورد دست برد استفاده جويان وهوس رانان قرار نگرفته اي .

خواهرمسلمانم !

دشمنان  بخوبي داسنته اند كه تو نيمي از پيكر جامعه هستي و نقش تو درتربيه نسل جامعه خيلي اساسي ومهم است ، چون تو هستي كه نقش مادري ايفا ميكني وفردا فرزندي نخبه ، مجاهد و مبارز تحويل جامعه ميدهي تا كمر دشمنان را بشكند . 

دشمن ميداند كه اگرماهيت واقعي واصيل تو ازبين برود ، ضربهء جبران ناپذيري بر پيكر جامعهء اسلامي وارد ميگردد . پس خواهرم اين تو هستي كه باحفظ حياء وعفت خودت مشت كوبندهء بر دهن بدخواهان وگرگان درنده درلباس ميش ميزني .

خواهرم بيدار باش !

وازمكر وكيد دشمنان وگرگان ميش نما خودت را باخبر نموده تا از شر كيد ومكرشان درامان بماني .

اين سخنان ازيك برادر دلسوز براي تو خواهر باعفت وباحياء بود ، اميد كه يك تلنگر در زندگي فردي واجتماعي ات موجود گردد ، تامواظب خودت باشي وعفت وحياء ات را به هيچ بهاي معاوضه نكني .

ابومحمدعبدالرحمن فاتح – هرات افغانستان / پنجشنبه 2 عقرب 1392 = 19 ذوالحجه 1434 هـ ق

امروزه متأسفانه درجامعهء ما كشتن يك انسان خيلي ساده بنظر بعضي ازنادانان ميرسد ، درحاليكه دين مقدس اسلام بر زندگي يك انسان ارزش زياد ميدهد . 
بنده دراينجا برخودم لازم دانستم كه مواردي را ازقرآن وسنت صحيح پيامبر عليه السلام برايتان نقل نمايم تا گناه وجرم قتل وكشتار بي گناهان ثابت گردد ، وان شاء الله وسيلهء شود براي زدودن اين گناه بزرگ وخطرناك ازجامعه ، وتا برادران وخواهران مسلمانم اين گناه بزرگ را به ذهن خودشان داشته باشند . وهمچون بندگان الله رحمان كه دست شان به خون بي گناهان آلوده نيست ، گردند .
الله متعالي بعضي ازصفات بندگان نيك خود را اينگونه برايمان بيان مينمايد : « وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آَخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا * يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا * إِلَّا مَنْ تَابَ وَآَمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا » { سوره فرقان آيات 68 – 69 – 70 } ترجمه : « و ( بنده گان خداي رحمن ) كسانيند كه با الله ، معبود ديگري را به فرياد نمي خوانند و پرستش نمي نمايند ، و انساني را كه خداوند خونش را حرام كرده است ، به قتل نمي رسانند مگر به حق ، و زنا نمي كنند . چرا كه هر كس ( يكي از ) اين ( كارهاي ناشايست شرك و قتل و زنا ) را انجام دهد ، كيفر آن را مي بيند * ( كسي كه مرتكب يكي از كارهاي زشت و پلشت شرك و قتل و زنا شود ) عذاب او در قيامت مضاعف مي گردد ، و خوار و ذليل ، جاودانه در عذاب مي ماند * مگر كسي كه توبه كند و ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد ، كه خداوند ( گناهان چنين كساني را مي بخشد و ) بديها و گناهان ( گذشته ) ايشان را به خوبيها و نيكيها تبديل مي كند ، و خداوند آمرزنده و مهربان است ( و نه تنها كه سيّئات را مي بخشد ، بلكه آنها را تبديل به حسنات مي نمايد ) ». 

درجاي ديگر الله سبحانه وتعالي كشتن يك انسان بي گناه را مساوي با كشتن تمام انسانها ميداند وزنده نگهداشتن يك انسان بي گناه را معادل با زنده نگهداشتن تمام انسانيت تلقي ميكند : « مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا » ( سوره مائده آيت 32 )
ترجمه : « هركس انساني را بدون ارتكاب قتل ، يا فساد در زمين بكشد ، چنان است كه گوئي همه انسانها را كشته است ، و هركس انساني را از مرگ رهائي بخشد ، چنان است كه گوئي همه مردم را زنده كرده است ؛ ( زيرا فرد نماينده جمع و عضوي از اعضاء جامعه است ) » .

ونيز پيامبر بزرگوار وحبيب قلب مان ، جرم كشتن يك انسان مؤمن بي گناه را بالاتر از نابود كردن تمام دنيا ميدانند : « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَقَتْلُ مُؤْمِنٍ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ زَوَالِ الدُّنْيَا » ( سنن نسائي حديث شماره 3448 )
ترجمه : « پيامبر عليه السلام ميفرمايند : قسم با آن ذاتيكه جان من در دست اوست ، بدون شك ( جرم وگناه ) كشتن يك مسلمان در نزد الله متعالي بزرگ تر است از نابودي تمام دنيا » 

كسيكه بي گناهي را به قتل ميرساند ، درواقع خودش را به ورطهء هلاكت مياندازد ؛ دراين مورد حديثي است كه توجهء شما عزيزان را جلب ميدارم به خواندن اين حديث : « عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ اجْتَنِبُوا السَّبْعَ الْمُوبِقَاتِ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَمَا هُنَّ قَالَ الشِّرْكُ بِاللَّهِ وَالسِّحْرُ وَقَتْلُ النَّفْسِ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَكْلُ الرِّبَا وَأَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ وَالتَّوَلِّي يَوْمَ الزَّحْفِ وَقَذْفُ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ الْغَافِلَاتِ » ( صحيح بخاري حديث شماره 2766 )
ترجمه : « از ابو هريره رضي الله عنه روايت است که : رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمود: از هفت چيزمهلک بترسيد . گفتند : يا رسول الله صلي الله عليه وسلم آنها کدام اند؟ فرمود : شرک آوردن به خداوند و سحر و کشتن نفس که خداوند حرام نموده، مگر به حق و خوردن سود و خوردن مال يتيم و پشت گرداندن در روز جنگ و متهم کردن زن با عفت مسلمان و نا آگاه به زنا » .

شخصيكه دستش به كشتن مؤمن بي گناهي قصداً آلوده ميگردد ، بايد خودش را به اين عذاب هاي چهارگانه آماده بدارد . الله سبحانه وتعالي ميفرمايد : « وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا » ( سوره نساء آيت 93 ) ترجمه : « و كسي كه مؤمني را از روي عمد بكشد ( و از ايمان او باخبر بوده و تجاوزكارانه او را به قتل برساند و چنين قتلي را حلال بداند ، كافر بشمار مي آيد و ) { 1 } كيفر او دوزخ است و جاودانه در آنجا مي ماند { 2 } و خداوند بر او خشم مي گيرد { 3 } و او را از رحمت خود محروم مي سازد { 4 } و عذاب عظيمي براي وي تهيّه مي بيند » 

متأسفانه درعصر حاضر ، ما جنگ هاي قومي ، نژادي وذات البيني فراواني داريم ، وجاي بسي تأسف ونگراني است كه چرا ؟ مسلمان برعليه مسلمان ديگر سلاح سرد ويا گرم برميدارد ؟ 
وتأسف بار تر اينكه وقتي درميان شان كشتاري رخ ميدهد ، كشته شدگان خودشان را شهيد ميگويند .
حال سؤال اينجاست كه آيا واقعاً اينان شهيد هستند ؟
اين سؤال را از رسول الله صلي الله عليه وسلم ميپرسيم تاجواب مارا بدهند .
رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وسلم ميفرمايند : « إِذَا الْتَقَى الْمُسْلِمَانِ بِسَيْفَيْهِمَا فَالْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فِي النَّارِ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَذَا الْقَاتِلُ فَمَا بَالُ الْمَقْتُولِ قَالَ إِنَّهُ كَانَ حَرِيصًا عَلَى قَتْلِ صَاحِبِهِ » ( صحيح بخاري حديث شماره 31 )
ترجمه : « هنگامی كه دو نفر مسلمان با شمشير خود رو در روى يكديگر قرار ميگردند ، هر دو جهنمی می شوند . راوي ميگويد : من گفتم : اي فرستادهء الله ! جهنمی بودن قاتل معلوم است ، اما مقتول چرا به جهنم می رود ؟ حضرت پيامبر اسلام صلي الله عليه وسلم فرمودند : او هم حريص بوده تا طرف مقابلش را به قتل برساند » . 

اميد است اين آيات واحاديث پيامبر عليه السلام در زندگي اجتماعي وفردي ما ان شاءالله تحولي را ايجاد نمايد ، وبايد هم چنين باشد . چراكه ما خودمان را تابع قرآن وسنت پيامبر عليه السلام ميدانيم ، وبايد اين ادعاي خودمان را درعمل پياده نمائيم .

دراخير خواسته ام از حكومت افغانستان اينست كه بنا به حكم قرآن هركس جرمش ثابت گردد كه شخص بي گناهي را به قتل رسانده با درنظر داشت شرائطي كه شريعت تعين ومشخص نموده ، بايد قصاص شود وآن شخص قاتل هم كشته شود ، تا جامعهء اسلامي ازاين ويروس ها وميكروب هاي خطرناك درحفظ وسلامت بماند . برحكومت افغانستان لازم وضروري است كه احكام قرآن را ، آنگونه كه خودشان درقانون اساسي درج نمودند ، درجامعه اجراء وعملي نمايند .
ازهمه دوستان عزيز وگرامي ام ميخواهم كه در رساندن اين آيات وروايات براي ديگران ازهيچگونه سعي وتلاش دريغ نورزند . چراكه بدون شك در صلاح ما وجامعهء ما خواهدبود . ان شاء الله 

الله متعالي درميان امت اسلامي اخوت وبرادري را برقرار فرمايد ، وجاهلان وظالمان را هدايت فرمايد تادست ازكشتن انسان هاي بي گناه بردارند ، واگر قابل هدايت نيستند ، الله متعالي آنان را نابود بگرداند . آمين يارب العالمين 
ابومحمدعبدالرحمن فاتح / هرات – افغانستان . جمعة المبارك 15 سنبله 1392 هـ ش و 30 شوال المعظم 1434 هـ ق

 

 

اين شب مبارك در قرآن وسنت تجليل وبزرگداشت زيادي شده است . بنده دراين مقاله ء كوتاه تلاش مينمايم كه چكيدهء ازخصوصيات اين شب مبارك وهمچنين بعضي موضوعات مربوط به اين شب را برايتان درج نمايم .  اميدكه انشاء الله قدر ومنزلت شب قدر را دانسته و آن را مفت ومجاني ازدست ندهيم .

1 – نزول قرآن عظيم الشأن :

اولين ويژه گي اين شب مبارك ، نازل شدن قرآن كلام رب الارباب ميباشد .

آري قرآن كريم دراين شب مبارك وخجسته ، ازلوح محفوظ بطور كل منتقل گرديد به بيت العزت آسمان دنيا و ازآنجا برحسب نياز بشر به مدت بيست و سه سال ( 23 ) بطور تدريجي بر رسول اكرم صلي الله عليه وسلم فرو فرستاده شده است .

قرآن كريم خودش مؤيداين كلام است ، آنجا كه ميفرمايد :

« إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ » ( سوره قدر آيت 1 )

ترجمه :

( ما قرآن را در شب با ارزش « ليلةالقدر » فرو فرستاده ايم ) .

درواقع ميتوان گفت كه شب قدر ، شب سالگرد و جشن كلام رب العالمين ( قرآن مجيد ) ميباشد . بايد دانست همچنانكه قرآن مبارك وبا ارزش ميباشد ، شبي كه درآن قرآن فرود آمده نيز با بركت وبااهميت است .

2 – عبادت در شب قدر بهتر ازعبادت هزارماه است :

الله سبحانه وتعالي براي بندگانش نهايت مهربان بوده و فرصت هاي را براي شان مهياميسازد تا مقام ومرتبه آنان را درپيشگاه خودش بلندبگرداند . يكي ازاين فرصت هاي طلائي شب قدر ميباشد كه عبادت آن را بهتراز عبادت هزارماه ( 83 سال وتقريباً 4 ماه ) كه درآن شب قدري نباشد ، قرارداده است . 

الله تبارك وتعالي دراين مورد چنين ميفرمايد :

« لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ » ( سوره قدرآيت 3 )

ترجمه :

« شب قدر شبي است كه از هزار ماه بهتر است » .

دراينجاسبب نزول اين آيت را نيزنقل نمائيم خالي ازلطف نخواهد بود .

درتفسيرطبري روايتي را ازمجاهد نقل ميكند ، كه : « كان في بني إسرائيل رجل يقوم الليل حتى يصبح، ثم يجاهد العدوّ بالنهار حتى يُمْسِيَ، ففعل ذلك ألف شهر، فأنزل الله هذه الآية:( لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ) قيام تلك الليلة خير من عمل ذلك الرجل » . ( تفسيرطبري جزء 24 صفحه ء 533 )

ترجمه :

« دربني اسرائيل مردي بود كه : هزار ماه ، شب هارا درعبادت الله سبحانه وتعالي تابه صبح قيام نموده وروزها را تا به شبانگاه در راه خدا درمقابل دشمنان ايستاده گي مينمود . پس الله متعالي اين آيت ( لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ) را فرستاد ، وخاطرنشان نمودكه قيام اين شب ( شب قدر ) بهترازعمل اين مردي است كه اينگونه عمل مينموده است » .

 رسول الله صلي الله عليه وسلم نيز دراين مورد چنين ميفرمايند :

«قَدْ جَاءَكُمْ شَهْرُ رَمَضَانَ ، شَهْرٌ مُبَارَكٌ افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ صِيَامَهُ ، يُفْتَحُ فِيهِ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ ، وَيُغْلَقُ فِيهِ أَبْوَابُ الْجَحِيمِ ، وَتُغَلُّ فِيهِ الشَّيَاطِينُ ، فِيهِ لَيْلَةٌ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ، مَنْ حُرِمَ خَيْرَهَا فَقَدْ حُرِمَ » ) مسنداحمدحديث شماره 8991 )

ترجمه :

« اينك‌ ماه‌ رمضان ‌بر شما آمد ، ماهي‌ مبارك‌ كه‌ خداوند متعال‌ در آن‌ روزه‌اش‌ را بر شما فرض‌ گردانيده‌، در آن‌ درهاي‌ بهشت‌ باز و درهاي‌ دوزخ‌ بسته‌ مي‌شود و در آن‌ شياطين ‌در قيد و زنجير قرار داده‌ مي‌شوند، در شبي‌ كه‌ بهتر از هزار شب‌ است‌، هر كس‌ ازخير آن‌ محروم‌ شد، بي‌گمان‌ (از هرخيري) محروم‌ گردانيده‌ شده‌ است ‌» .

آنچه ازاين آيت وحديث دانسته ميشود اين نيست كه عبادت اين شب معادل با عبادت هزارماه باشد ، بلكه بيانگر بافضيلت تر بودن اين شب فرخنده از هزارماه است . به تعبيري ديگر بايدگفت كه مراد از هزارماه تكثيراست نه تعيين وتحديد .

 

3 – شب قدر ، شب آمرزش گناهان ميباشد :

 

الله سبحانه وتعالي براي بخشش بندگان خود بهاء نميخواهد بلكه دنبال بهانه است . به همين جهت تحفه هاي را درقالب فرصت هاي طلائي درطول سال براي بندگانش آماده نموده تاتلاش نمايندكه گناهان شان بخشيده شود . يكي ازاين فرصت هاي گرانبهاء شب قدر ميباشد .

چنانچه رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وسلم ميفرمايند :

« مَنْ قَامَ لَيْلَةَ القَدْرِ إيمَاناً وَاحْتِسَاباً غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ » ( صحيح بخاري حديث شماره 1802 )

ترجمه :

« هر كس‌ از روي‌ ايمان‌ و به‌قصد قربت‌ شب‌ قدر را (براي‌ نماز و نياز) به‌پا خاست ‌، آنچه‌ كه‌ از گناهانش‌ گذشته‌ است‌ بر وي‌ آمرزيده‌ مي‌شود » .

 

4 - شب قدر ، شب نزول فرشتگان در زمين :

 

دراين شب مبارك فرشتگان الهي همراه جبرئيل براي انجام اموري در زمين فرود ميآيند ، چنانكه الله عزوجل دركلام حميد ومجيد خودش اين موضوع را اينگونه بيان ميكند :

« تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ » ( سوره قدر آيت 4 )

ترجمه :

« فرشتگان و جبرئيل در آن شب با اجازه پروردگارشان ، پياپي ( به كره زمين و به سوي پرستشگران و عبادت كنندگان شب زنده دار ) مي آيند براي هرگونه كاري ( كه بدان يزدان سبحان دستور داده باشد ) » .

درحديثي اينگونه نزول فرشتگان در زمين ، به تصوير كشيده ميشود :

« إِذَا كَانَ لَيْلَةُ الْقَدْرِ نَزَلَ جِبْرِيلُ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي كَبْكَبَةٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ يُصَلُّونَ عَلَى كُلِّ عَبْدٍ قَائِمٍ أَوْ قَاعِدٍ يَذْكُرُ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ » ( شعب الايمان بيهقي حديث شماره 3717 )

ترجمه :

« درشب قدر جبرئيل همراه جماعتي ازفرشتگان فرودميآيد ، وبرهر بنده ي كه ايستاده ويا نشسته درعبادت الله عزوجل مشغول است ، درود و رحمت فرستاده وطلب مغفرت مينمايند » .

      

 5- اين شب ، شب سلام و سلامتي است :

الله سبحانه وتعالي دراين مورد دركلام خودش ( قرآن عظيم الشأن ) چنين ميفرمايد :

« سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ » ( سوره قدر آيت 5 )

«آن شب ، شب سلامت و رحمت ( و درود فرشتگان بر مؤمنان شب زنده دار ) است تا طلوع صبح »

دراينجادوستان عزيز ! اجازه دهيد كه تفسيركوتاهي اين آيت را از « تفسيرانوارالقرآن » نقل نمايم :

« يعني: تمام‌ آن‌ شب‌ سلامتي‌ و خير است‌ و هيچ‌ شري‌ در آن‌ نيست‌ و تا هنگام‌ دميدن‌ سپيده‌دم‌، فرود آمدن ‌فرشتگان‌ در آن‌ قطع‌ نمي‌شود به‌طوري‌ كه‌ آنها گروه‌گروه‌ و پياپي‌ تا طلوع ‌سپيده‌دم‌ از آسمان‌ فرود مي‌آيند. مجاهد در تفسير آيه‌ كريمه‌ مي‌گويد: «آن ‌شب‌، شب‌ سالمي‌ است‌ كه‌ شيطان‌ نمي‌تواند در آن‌ گزند و آزاري‌ برساند». شعبي ‌مي‌گويد: «مراد از سلام‌، سلام‌ گفتن‌ فرشتگان‌ بر اهل‌ مساجد در شب‌ قدر است‌ از هنگامي‌ كه‌ خورشيد پنهان‌ مي‌شود تا آن‌گاه‌ كه‌ بامداد طلوع‌ مي‌كند » .

 

6 – دراين شب ، امور يك ساله اندازه ومقدّرميشود :

 

الله تعالي ميفرمايد :

«وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ  *  فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ  *  إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ » ( سوره دخان آيات 1 – 2 – 3 )

ترجمه :

« سوگند به قرآن ! كه روشن و روشنگر است  * در اين شب مبارك ، هرگونه كار حكيمانه اي ( كه انسان را به حقيقت آشنا و به سعادت برساند ، و او را از باطل و شقاوت دور گرداند ، از سوي خدا ) بيان و مقرّر گشته است * ما قرآن را در شب پرخير و بركتي فرو فرستاده ايم . ما همواره بيم دهنده ( كافران و مشركان و ظالمان ، با ارسال پيغمبران به سويشان ) بوده ايم ( و كتابها برايشان فرو فرستاده ايم . اين قرآن هم آخرين حلقه از اين سلسله است ) » .

دراينجاهم خالي ازلطف نيست كه تفسير اين آيت را نيز بخاطروضاحت مطلب ، از « تفسير انوارالقرآن » نقل نمايم :

« يفرق: فيصله ‌مي‌يابد، بيان‌ مي‌گردد و نوشته‌ مي‌شود. أمرحكيم: عبارت‌ از كار محكم‌ و استوار است‌، از آن‌ روي‌ كه‌ خداي‌ سبحان‌ در آن‌ شب‌ هر چه‌ را كه‌ در يكسال‌ بعد روي ‌مي‌دهد ـ اعم‌ از زندگي‌ و مرگ ‌، توانگري‌ و فقر ، خير و شر و غيره‌ ـ همه‌ را مي‌نويسد . چنين‌ گفته‌اند مجاهد ، قتاده‌ و حسن ‌. البته‌ حكمت‌ و مناسبت‌ نزول‌ قرآن ‌در شب‌ قدر اين‌ است‌ كه: نزول‌ قرآن‌ از شريف‌ترين‌ امور حكمت‌ آميز مي‌باشد و اين‌ شب‌ نيز شبي‌ است‌ كه‌ هر امر استوار و محكمي‌ در آن‌ فيصله‌ مي‌يابد . ابن‌كثير مي‌گويد : « هر كه‌ گفته‌ است‌ كه‌ شب‌ قدر ، شب‌ نيمه‌ شعبان‌ است‌ ، قطعا از طلب‌ آن‌ دورمانده‌ است‌ زيرا نص‌ قرآن‌ بر اين‌ امر صراحت‌ دارد كه‌ اين‌ شب‌ در رمضان ‌مي‌باشد » .

 

شب قدر ، دركدام ماه ميباشد ؟

 

شب قدربنابه نص صريح قرآن كريم ، در ماه مبارك رمضان است .

چنانچه الله سبحانه وتعالي ميفرمايد :

« شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ  »  ( سوره بقره آيت 185 )

ترجمه :

« ماه رمضان است كه قرآن در آن فرو فرستاده شده است ( و آغاز به نزول نموده است ودر مدّت 23 سال تدريجاً به دست مردم رسيده است ) تا مردم را راهنمائي كند و نشانه ها و آيات روشني از ارشاد ( به حق و حقيقت ) باشد و ( ميان حق و باطل در همه ادوار ) جدائي افكند » .

 

شب قدر ، دركدام دههء رمضان است ؟

 

رواياتي صحيح موجود است كه شب قدر در دههء اخيررمضان المبارك ميباشد .

ازجمله اين روايات :

« 1 - وعنْ عائِشَةَ رَضِيَ اللَّه عنْهَا ، قَالَت : كانَ رسُولُ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يُجاوِزُ في العَشْرِ الأَوَاخِرِ مِنْ رمضَان، ويَقُول : « تحَرَّوْا لَيْلَةَ القَدْرِ في العشْرِ الأَوَاخِرِ مِنْ رَمَضانَ » ( صحيح بخاري حديث شماره 1916 )

« از عائشه رضي الله عنها روايت است که فرمودند : رسول الله صلي الله عليه وسلم در دههء اخير رمضان اعتکاف نموده و مي فرمودند : شب قدر را در دههء اخير رمضان جستجو کنيد » .

« 2 – وعَنْ عائشة رَضَيَ اللَّه عَنْهَا ، قَالَت : كَانَ رسُول اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم : « إِذا دَخَلَ العَشْرُ الأَوَاخِرُ مِنْ رمَضَان ، أَحْيا اللَّيْل ، وَأَيْقَظَ أَهْلَه ، وجَدَّ وَشَدَّ المِئزرَ » ( صحيح مسلم حديث شماره 2844 )

ترجمه :

« از عائشه رضي الله عنها روايت شده که فرمودند : چون دههء اخير رمضان فرا مي رسيد، رسول الله صلي الله عليه وسلم شب ها را زنده داشته، خانواده اش را بيدار نموده و تلاش کرده و در عبادت کوشش مي نمود » .

« 3 – عن عَائِشَة رضى الله عنها كَانَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- يَجْتَهِدُ فِى الْعَشْرِ الأَوَاخِرِ مَا لاَ يَجْتَهِدُ فِى غَيْرِهِ » . ( صحيح مسلم حديث شماره 2845 )

« از عائشه رضي الله عنها روايت شده که : رسول الله صلي الله عليه وسلم در دههء اخير رمضان سعي وکوششي مي کردند که در غير آن نمي نمودند » .

 

شب قدر ، در دههء اخير ، دركدام شب ها وجود دارد ؟

 

روايات صحيح ديگري وجود دارد ، كه شب قدر در دههء اخير رمضان ، درشب هاي طاق ( 21 ، 23 ، 25 ، 27 ، 29 ) موجود است .

ازجمله اين روايت :

«  وَعَنْ عائشة رَضِيَ اللَّه عنها أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قَال: « تَحرّوْا لَيْلةَ القَدْرِ في الوتْرِ من العَشْرِ الأَواخِرِ منْ رمَضَانَ » ( صحيح بخاري حديث شماره 1913 )

« از عائشه رضي الله عنها روايت شده که : رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمودند : شب قدر را در شبهاي طاق اخير رمضان جستجو کنيد » .

نتيجه : آنچه ازاحاديث فوق معلوم ميشود ، معلوم نبودن شب قدر است . فقط همين قدر دانستيم كه شب قدر ، در رمضان المبارك و دريكي از شب هاي طاق دهه ء اخيرموجوداست . اما اينكه كدام يكي ازشب هااست قول جمهورهمين است كه معيّن ومُشخّص نيست .

 

حكمت درپنهان بودن شب قدرچيست ؟

 

حکمت‌ در پنهان ‌داشتن‌ شب‌ قدر مانند حکمت‌ در پنهان ‌داشتن‌ وقت‌ وفات‌ و روز قیامت‌ است‌ تا مکلف‌ به‌ طاعات‌ رغبت ‌کرده‌ و بر سخت‌کوشی‌ و جد و جهد خود در این‌ راه‌ بیفزاید ، غفلت‌ و سستی‌ نکند و بر شب‌ مخصوصی‌ تکیه‌ ننماید . 

 

بعضي ازعلامات شب قدر :

 

« قال رسول الله صلى الله عليه و سلم : إني رأيت ليلة القدر فأنسيتها ، وهي في العشر الأواخر، من لياليها ليلة طلقة بلجة، لا حارة ولا باردة، كأن فيها قمرًا، لا يخرج شيطانها حتى يضيء فجرها »   

 ( تفسير ابن كثير جزء 8 صفحه ء  445  - صحيح ابن خزيمه حديث شماره 2190 )

ترجمه : « رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمودند : من‌ شب‌ قدر را دیدم‌ اما آن‌ را فراموشم‌ ساختند . شب‌ قدر در شبهای‌ دهه‌ ء اخیر رمضان‌ است‌ و شبی‌ است‌ معتدل ‌، نه‌ گرم‌ و نه‌ سرد ، روشن‌ و سپید ، گویی‌ که‌ در آن‌ ماهی‌ تمام‌ می‌تابد . آن ‌شب‌ شیطان‌ بیرون‌ نمی‌آید تا آن‌که‌ صبحش‌ روشن‌ گردد »

در روايتي ديگر اينچنين آمده :

« يُصْبِحُ شَمْسُها صَبِيحَتَهَا ضَعِيفَةً حَمْرَاءَ »  ( شعب الايمان حديث شماره 3419 )

ترجمه :

« خورشید در صبحگاه‌ شب‌ قدر، ضعیف‌ و سرخ‌ رنگ‌ ظاهر می‌شود » .

 

اين دعارا رسول الله صلي الله عليه وسلم براي مان ياد دادندكه اگر شب قدر را دريافتيم زياد بخوانيم :

 

« وَعَنْ عائشة رضي الله عنها قَالَت: قُلْتُ : يا رَسُولَ اللَّهِ أَرَأَيْتَ إِن عَلِمْتُ أَيَّ لَيْلَةٍ لَيْلَةُ القَدْرِ ما أَقُولُ فيها؟ قَال: « قُولي: اللَّهُمَّ إِنَّكَ عَفُوٌّ تُحِبُّ العفْوَ فاعْفُ عنِّي » ( سنن ابن ماجه حديث شماره 3850 )

« از عائشه رضي الله عنها روايت شده که فرمودند : گفتم : يا رسول الله صلي الله عليه وسلم ! اگر دانستم که شب قدر کدام است ، در آن چه بگويم ؟

رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمودند : بگو : اللهم انک عفو... بار خدايا تو در گذرندهء و گذشت را دوست داري ، پس از من درگذر » .

 

تذكّر :

 

برادران وخواهران گرامي !

باتوجه به اين آيات و روايات وشناخت صحيح ازشب قدر ان شاء الله ، اين فرصت طلائي را مفت ومجاني ازدست ندهيد . بلكه اين فرصت ها را قيام نموده و دردعا ، نيايش ، نماز ، تسبيح ، تهليل ، تلاوت وغيره ... سپري نمائيد .

بخصوص اينكه مسلمانان مظلوم جهان را كه امروزه درهرجا مورد تاخت وتازدشمنان قرارگرفته اند را ، ازدعاهايتان فراموش ننمائيد .

درضمن ازتمام دوستانم تقاضادارم كه براي من حقيرهم دعاي خيربنمايند ، تا الله سبحانه وتعالي ازتقصيراتم درگذشته ، مشكلاتم را حل نموده و برايم توفيق خدمت در دين خود ارزاني بفرمايد .

 

ابومحمدعبدالرحمن فاتح  /  روزيكشنبه  6 اسد 1392  هـ ش  ---   19 رمضان المبارك 1434  هـ ق 

اين مطلب را بنده براساس خبردرد ناكي كه از صفحه فيس بوك « جنبش زنان هرات »  ديروز نشر گرديد ، نوشته ام  .

اين خبر دردناك كه واقعاً روح وروانم را جريحه دار كرد ، اين بود كه كسي دست به كشتن همسرش زده  بود .  من را وادار كرد كه درهمانجا كامنت بگذارم وبعدازآن هم قصد نوشتن مقاله ي هرچند بسيار كوتاه براي انزجار ازهمچون اشخاص بنگارم .

باعرض تأسف اين بار اول نيست كه ما همچون خبرهاي درناكي را ميشنويم ، اما بنده شخصاً هرباري كه اين اخبار را ميشنوم قلبم را مجروح تر ازباري ديگر ميكند .

اما ببينيم كه همسر را قرآن وحديث چگونه معرفي ميكنند ! و چطور برخوردي را با او مي پسنندد :

الله عزوجل درمورد خوش رفتاري با همسران ميفرمايد : « وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ » ( سوره نساء آيت 19 )

ترجمه : « و با زنان خود به طور شايسته ( در گفتار و در كردار ) معاشرت كنيد » .

پيامبر اسلام صلي الله عليه وسلم درمورد نيك رفتاركردن باهمسر ميفرمايند : « خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لأَهْلِهِ وَأَنَا خَيْرُكُمْ لأَهْلِى » ( سنن ترمذي حديث شماره 3895 )

ترجمه : « بهترين‌ شما ، بهترين‌ شماست‌ براي‌ خانواده‌اش‌ و من‌ بهترين ‌شما هستم‌ براي‌ خانواده‌ام » .

درحديث ديگري تقريباً با همين الفاظ چنين ميفرمايند : « أَكْمَلُ الْمُؤْمِنِينَ إِيمَانًا أَحْسَنُهُمْ خُلُقًا ، وَخِيَارُهُمْ خِيَارُهُمْ لِنِسَائِهِم ». ( مسند احمد حديث شماره 7402 )

ترجمه : « كاملترين مؤمنين از روي ايمان ، بهترين شان دراخلاق هستند ؛ وبهترين مؤمنين ، بهترين شان بازنان شان ميباشند » .

دربخشي از خطبه ي ارزشمند حجة الوداع پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه وسلم فرمودند : «  أَلا واسْتَوْصوا بِالنِّساءِ خَيْراً، فَإِنَّمَا هُنَّ عَوانٍ عَنْدَكُمْ لَيْس تمْلكُونَ مِنْهُنَّ شَيْئاً غيْرَ ذلِكَ إِلاَّ أَنْ يأْتِينَ بِفَاحشةٍ مُبيِّنةٍ، فإِنْ فَعلْنَ فَاهْجُروهُنَّ في المضَاجعِ، واضْربُوهنَّ ضَرْباً غيْر مُبرِّحٍ، فإِنْ أَطعنَكُمْ فَلا تبْغُوا عَلَيْهِنَّ سبيلا، أَلا إِنَّ لَكُمْ عَلَى نِسائِكُمْ حَقًّا، ولِنِسائِكُمْ عَلَيْكُمْ حقًّا، فَحَقُّكُمْ عَلَيْهنَّ أَن لا يُوطِئْنَ فُرُشكمْ منْ تَكْرهونَ، وَلا يأْذَنَّ في بُيُوتكمْ لِمن تكْرهونَ، أَلا وحقُّهُنَّ عَلَيْكُمْ أَن تُحْسنُوا إِليْهنَّ في كِسْوتِهِنَّ وَطعامهنَّ » . ( سنن ترمذي حديث شماره 1163 )

ترجمه : « آگاه باشيد و در مورد زنانتان توصيه ي خير مرا قبول کنيد؛ زيرا آنان اسيراني

{ پيامبرعليه السلام زن را در اين که تحت حکم مرد در ميآيد، به اسير تشبيه فرموده است } در دست شما هستند و شما مالک هيچ چيز از آنها جز آن (پيوند زناشويي و حفظ مال و ناموسشان) نيستيد، مگر اين که کار آشکاري (مانند نشوز و نافرماني و سوء معاشرت) انجام دهند، که اگر چنين کردند، از همبستري با آنها دوري کنيد و (اگر مطمئن بوديد که تأثيري دارد) آرام و غير شديد آنان را بزنيد، اگر مطيع شدند، ديگر به ضرر ايشان راهي (براي ايراد و اشکالتراشي و آزار و زدنشان) در پيش نگيريد و اقدامي نکنيد؛ آگاه باشيد! شما بر زنان خود حقي داريد و زنانتان نيز بر شما حقي دارند؛ حق شما بر ايشان اين است که فرش شما را براي کساني که نميخواهيد پهن نکنند و کساني را که دوست نداريد، به خانه ي شما راه ندهند و حق ايشان بر شما آن است که در فراهم آوردن لباس و غذا (و نيازهاي ديگر زندگي آنها و معاشرت) از آنها دريغ نکنيد ».

درجاي ديگر ميفرمايند : « وعن مُعَاويَةَ بنِ حَيْدةَ رضي اللَّه عنه قال: قلتُ: يا رسول اللَّه ما حَقُّ زَوْجَةِ أَحَدنَا عَلَيْهِ؟ قال: "أَن تُطْعمَها إِذَا طَعِمْتَ، وتَكْسُوهَا إِذَا اكْتَسيْتَ ولا تَضْربِ الْوَجهَ، وَلا تُقَبِّحْ، ولا تَهْجُرْ إِلاَّ في الْبَيْتِ » . ( سنن ابي داود حديث شماره 2144 )

ترجمه : « از "معاويه بن حيده" - رضي الله عنه - روايت شده است که گفت: به پيامبرعليه السلام عرض کردم: اي رسول خدا! حق زن يکي از ما بر شوهرش چيست؟ فرمودند: "اين است که اگر غذايي خوردي، او را نيز سهيم کني و اگر خود لباسي پوشيدي، براي او هم لباس تهيه کني و به (سر و) صورت او نزن و او را زشت نشمار و به او حرف زشت مزن و دشنام مده و جز در خانه، (از او) دوري نگير » .

 پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه وسلم همسر نيكوكار را نعمت الهي معرفي ميكنند :

« الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَخَيْرُ مَتَاعِ الدُّنْيَا الْمَرْأَةُ الصَّالِحَةُ » ( صحيح مسلم حديث شماره 3716 )

ترجمه : « دنيا همه اش متاع است و بهترين متاع دنيا زن صالح است » .

بااين وجود تعجبم براينست : كسانيكه بنام مسلمان كه دست به قتل همسرشان ميزنند  ، آيا ايمان وعقل دارند ؟

 واقعاًاينان مورد لعنت ونفرين الله متعالي قرار گرفته اند وشيطان عقل آنان را مسخ نموده است .

قتل هرمسلمان از گناهان بزرگ ومورد لعن ونفرين الله عزوجل است ، چي رسد كه آن مسلمان ، همسر شخص باشد .

الله ذوالجلال ميفرمايد : «  وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُّتَعَمِّداً فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِيهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِيماً » (سوره نساء آيت  93 )

ترجمه :

« و كسي كه مؤمني را از روي عمد بكشد ( و از ايمان او باخبر بوده و تجاوزكارانه او را به قتل برساند و چنين قتلي را حلال بداند ، كافر بشمار مي آيد و ) كيفر او دوزخ است و جاودانه در آنجا مي ماند و خداوند بر او خشم مي گيرد و او را از رحمت خود محروم مي سازد و عذاب عظيمي براي وي تهيّه مي بيند » .

استفغرالله

بايد ازعذاب الله ترسيد !

اينان مورد : 1 – لعن ونفرين الله عزوجل قرار ميگيرند . 2 – خشم وغضب الله جل جلاله شامل حال اينان ميشوند . 3 – اگر اين كار را حلال بدانند براي هميشه درجهنم ميمانند . 4 – الله متعالي عذاب بزرگي را براي همچون شخصي مهيّا وآماده نموده است .

 

بدون شك اين جرم كوچكي نيست !

الله متعالي همه ي مارا سواد ديني و وجدان عنايت بفرمايد كه از دين وعقل سالم خود كار بگيريم نه اينكه همچون وحشي ها بر سر و جان مسلمانان بخصوص همسر خود ( كه بايد همراز مان ، بانو وملكه ي خانه ي ماباشد ) بكوبيم واستغفرالله او را به قتل برسانيم .

ابومحمدعبدالرحمن فاتح -  پنج شنبه  6 سرطان  1392 هـ ش   مطابق   18 شعبان المعظم  1434 هـ ق

 

 

 

اسلام ديني است كه حتي از پيروان خودش ميخواهد كه براي حيوانات مهربان باشند .

بخصوص كسانيكه درجامعه ي ما دوحيوان را چي سگ باشد وچي مرغ ياهرچيز ديگري ، به جنگ مياندازند وخودشان تماشا مي كنند وازخدا نمي ترسند وبه حيوانات بي رحمي مينمايند ، اين احاديث را توجه داشته باشند .

عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- قَالَ « دَخَلَتِ امْرَأَةٌ النَّارَ فِى هِرَّةٍ رَبَطَتْهَا فَلاَ هِىَ أَطْعَمَتْهَا وَلاَ هِىَ أَرْسَلَتْهَا تَأْكُلُ مِنْ خَشَاشِ الأَرْضِ حَتَّى مَاتَتْ هَزْلاً » . (صحيح مسلم حديث شماره 7158 )

ترجمه :

« ازابي هريره رضي الله عنه روايت كه رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمودند : " زني در كيفر بدي با يك گربه به جهنم داخل شد ، زيرا آنرا بسته بود نه خود برايش طعامي ميداد و نه او را ميگذاشت كه از حشرات زمين چيزي را بخورد ، تا آنكه اين گربه مرد . " »    

عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- قَالَ « بَيْنَمَا رَجُلٌ يَمْشِى بِطَرِيقٍ اشْتَدَّ عَلَيْهِ الْعَطَشُ فَوَجَدَ بِئْرًا فَنَزَلَ فِيهَا فَشَرِبَ ثُمَّ خَرَجَ فَإِذَا كَلْبٌ يَلْهَثُ يَأْكُلُ الثَّرَى مِنَ الْعَطَشِ فَقَالَ الرَّجُلُ لَقَدْ بَلَغَ هَذَا الْكَلْبَ مِنَ الْعَطَشِ مِثْلُ الَّذِى كَانَ بَلَغَ مِنِّى. فَنَزَلَ الْبِئْرَ فَمَلأَ خُفَّهُ مَاءً ثُمَّ أَمْسَكَهُ بِفِيهِ حَتَّى رَقِىَ فَسَقَى الْكَلْبَ فَشَكَرَ اللَّهُ لَهُ فَغَفَرَ لَهُ ». قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَإِنَّ لَنَا فِى هَذِهِ الْبَهَائِمِ لأَجْرًا فَقَالَ « فِى كُلِّ كَبِدٍ رَطْبَةٍ أَجْرٌ » .                

(صحيح بخاري حديث شماره 5663  و صحيح مسلم حديث شماره 5996 ) 

ترجمه :

« ازابي هريره رضي الله عنه روايت است كه روسول الله صلي الله عليه وسلم ميفرمايند : " درحاليكه مردي براهي ميرفت تشنگي بر او غلبه نمود ، پس چاهي را يافت و در آن فرود آمد و آب نوشيد و بيرون شد . ناگهان سگي را ديد كه كه از فرط تشنگي زبانش بيرون شده و خاك نمناك را مي خورد . باخود گفت : تشنگي اين سگ را چنان به تكليف ساخته است كه مرا بتكليف ساخته بود ، پس به چاه فرود آمده و موزه خود را از آب پركرده آنرا بدهن خود گرفت و دوباره بالا آمد و سگ را سيراب گردانيد . الله كريم اين عمل او را پذيرفته و گناهان او را مغفرت نمود . ياران گفتند يا رسول الله ÷ آيا در احسان و نيكي با چارپايان براي ما اجر و ثواب داده ميشود ؟ فرمودند :در احسان كردن با هر چيزي كه جگر تازه دارد ( هر موجود زنده ) براي تان اجر داده مي شود " » .

عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ عَنِ النَّبِىِّ -صلى الله عليه وسلم- « أَنَّ امْرَأَةً بَغِيًّا رَأَتْ كَلْبًا فِى يَوْمٍ حَارٍّ يُطِيفُ بِبِئْرٍ قَدْ أَدْلَعَ لِسَانَهُ مِنَ الْعَطَشِ فَنَزَعَتْ لَهُ بِمُوقِهَا فَغُفِرَ لَهَا » .    ( صحيح مسلم حديث شماره 5997 )

ترجمه :

« ابوهريره رضي الله عنه ميفرمايد كه رسول اكرم صلي الله عليه وسلم فرمودند : " زن بدكاره اي سگي را ديد كه در گرماي سوزان گرد چاهي ميگردد و از شدت تشنگي زبان خود را بيرون نموده است ، آن زن موزه ي  خود را كشيده و از چاه آب كشيد و آن سگ را سيراب گردانيد ، پس الله ِ به وسيله اين عمل ، او را مغفرت نمود " » .

مگر اينكه يك حيوان برضرر انسان باشد كه با او بايد بگونه ي ديگري برخورد كرد .

اماجاي تعجب است كه امروزبه انسان هامهرباني صورت نميگيرد چي رسد به حيوانات .

 

ابومحمدعبدالرحمن فاتح -  27 جوزا ( خرداد ) 1392 هـ ش   مطابق  با   8 شعبان المعظم  1434 هـ ق

الحمدلله وحده والصلوة والسلام علي من لانبي بعده

امابعد :

امروزه واقعاًمسلمین درحالت اسف باری زندگی میکنند ، ایمان ، اسلام وعقیده ي آنهاازطرق مختلف موردهجوم قرارمیگیردوبی حیایی وبدحجابی ، شراب قمار ، سود ، زنا ، لواط وغیره.... درمیان آنهاازجانب دشمنان اسلام شایع میشود ، امّاباآنهم بسياري ازمسلمانان چنان خودرابه بی خبری میزنندکه گویامسؤلیتی متوجه آنهانیست وبعضی ها هم که میفهمندفقط به فکرخودهستندوبس ، این نکته راهم نبایدازیادبردکه گروهی هستند که واقعاًمیخواهندبدیگران برسانندومسؤلیت خودرا اداء نمایندامّا بايد دانست كه ( به یک گُل بهارنمیشود) نیازبه بسیج عمومی است ، وهرکس به اندازه ي توان خود مسؤليتش را اداء نمايد ، روی این اساس ذیلاً به چندنكته اشاره میشود که اگرواقعاً ما به این نكات چنگ بزنیم انشاءالله مؤفقیت دنیا وآخرت نصیب ماخواهدشد ، وازاین بدبختی ها نجات پیداخواهیم کرد .

 

 1ـ دوری ازتعصّبا ت :

 

یکی ازمواردی که امروزمسلمانان راسخت بخودمشغول نموده وشایع کنندگان آن هم دشمنان اسلام هستندکه میخواهندازاین طریق حکومت خودرامستحکم نموده وآرزوهای شیطانی خودرا برمسلمانان بقبولانند،همانامسألۀتعصبات است ، واین تعصبات چندین نوع است ، بعضی ها رابه تعصبات قومی ، نژادی ، منطقوی ولسانی مشغول نمودندویکپارچگی ووحدت مسلمانان را زیرسؤال بردند ، وجای بسی تأسف اینجااست که عدّه ي فاصله گرفته ازقرآن وسنّت به همچون مسائل دامن میزنند ، حتی این تعصبات قومی گاهی بجای میکشدکه یک مسلمان برعلیه برادرمسلمانش به مقابله می خیزد ، وچه بسامسلمانانی فدای همچون تعصبات بیجامیشوندوجان عزیزخویش را ازدست میدهند ، درحاليكه پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه وسلم قاتل ومقتول راه عصبيت را جهنمي معرفي ميكنند : « إِذَا تَوَاجَهَ الْمُسْلِمَانِ بِسَيْفَيْهِمَا فَكِلَاهُمَا مِنْ أَهْلِ النَّارِ قِيلَ فَهَذَا الْقَاتِلُ فَمَا بَالُ الْمَقْتُولِ قَالَ إِنَّهُ أَرَادَ قَتْلَ صَاحِبِهِ » ( صحيح بخاري حديث شماره 6672 )

ترجمه : « هنگامی  كه دو نفر مسلمان با شمشير خود رو در روى يكديگر قرار بيگرند هر دو جهنمی  می ‏شوند . شخصى عرض كرد : جهنمی  بودن قاتل مفهوم می ‏گردد ، اما مقتول چرا به جهنم می ‏رود حضرت پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم  فرمودند : او هم خواسته بود طرف مقابل را به قتل برساند » .

باعرض تأسف گاهي مادرجامعه ي خود اين طورواقعات را مي بينيم كه دومسلمان درمقابل هم قرارگرفته ويكديگر را به قتل ميرسانند ، ولي خنده آوراينست كه اين كشته شده گان راشهيد ميگويند ، درحاليكه پيامبر عليه الصلوة والسلام اينان را جهنّمي معرفي ميكنند .

اي كاش این ایستادگی درمقابل مسلمانان نمی بود ، بلکه درمقابل دشمنان اسلام میبود و این اسلحه ي سرد وياگرم سینه ي مسلمانی رانشانه نمیگرفت ، بلکه سینه ي یک استعمارگر راهدف قرارمیداد .

دشمنان اسلام عدّه ي  دیگررابه تعصّبات فکری ومذهبی تشویق وترغیب مینمایند ، واز این طریق درمیان علماءواندیشمندان اسلامی تفرقه ایجاد میکنند .

بایدگفت هدف ما اختلافات فرعي نیست چونکه اختلافات بوده واست بلکه غرض ما اینست که تعصب نباید درمیان باشد ، واين اختلافات را ميشود از راه گفتگو حل كرد .

 این تعصّبات است كه باعث پراکندگی مسلمانان شده وقوّت وشوکت آنها را ازمیان میبرد .

دشمنان اسلام خوب فهمیدندکه (ازیک دست صدابرنمی خیزد) .

پس ای امّت اسلام آگا باشید ! وبيائيد به ريسمان ناگسستني الله جل جلاله چنگ زده وازتشتُّت وپراكندگي دوري بورزيم و درمقابل دشمنان مشترك خويش صف بركشيم .الله متعال مارا اينگونه خطاب ميكند : «

وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ ... » ( سوره آل عمران آيه 103 )

ترجمه : « و همگي به رشته ( ناگسستني قرآن ) خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد ... » .

 

 2ـ امربه معروف ونهی ازمنکر :

 

هرامّت وگروهی که امربه معروف ونهی ازمنکر راترک نمایند،آن امّت وگروه روبه انحراف وکجی خواهندرفت روی این اساس الله متعال درچندین آیه مارا امرمیکند که مردم رابه کارهای نیک دعوت کنیم وازاعمال بدبازداریم الله جل جلاله میفرماید : « وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * » ( سوره ي آل عمران آيت 104 )

ترجمه :

« بايد از ميان شما گروهي باشند كه ( تربيت لازم را ببينند و قرآن و سنّت و احكام شريعت را بياموزند و مردمان را ) دعوت به نيكي كنند و امر به معروف و نهي از منكر نمايند ، و آنان خود رستگارند » .

 وهمچنین پیامبرصلي الله عليه وسلم میفرمایند : « مَنْ رَأَى مِنْكُمْ مُنْكَرًا فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ وَذَلِكَ أَضْعَفُ الإِيمَانِ ». ( صحيح مسلم حديث شماره  186 )

 ترجمه :

« هرگاه کسی ازشمامنکری رادیدبایدآنرابدست خودتغییردهداگرنتوانست بزبان خویش منع کندواگرنتوانست به دل خودازآن بدببردواین ضعیف ترین مرحله ي ایمان است » .

 دشمنان اسلام بخوبي درك كردند درجامعه ي که امربه معروف ونهی ازمنکرباشدآنهانمیتوانندخواسته های نفسانی وشیطانی خودرابه اجراءبگذارند .

به این منظورچندکلمه ي رادرمیان مسلمانان شایع ورایج نمودندتابتوانندتوسط این کلمات مسلمانان راازمسؤلیت بزرگی که بردوش آنها است غافل سازند .

بعضي ازاین کلمات قرارذیل است :

1ـ عیسی به دین خودموسی به دین خود .

2ـ کلاه خودرابرسرخودمحکم بگیر ، تورابدیگران کاری نیست .

3ـ میش به پاچه ي خودوبُز به پاچه ي خود .

4ـ هر کسی رابه قبری میگذارند وغيره ...

همه ي این کلمات ومثل اينها گناه بوده ومخالف شرع مبین است ، چونکه یک فردمسلمان مؤظّف است که جلو رذائل اخلاقی وانسانی رابگیرد ، وتشویق وترغیب بسوی نیکی هانماید ، چنانکه بعضی ازآیات واحادیث شاهداین گفته است .

 

 3ـ دوستی وصمیمیت مسلمانان ، درمیان همدیگر :

 

مسلمانان بایدباهمدیگردوستی داشته وازدشمنی درميانشان بپرهیزند .

 الله سبحانه وتعالي میفرماید : « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ * » ( سوره ي حجرات آيت 10 )

ترجمه :

« فقط مؤمنان برادران همديگرند ، پس ميان برادران خود صلح و صفا برقرار كنيد ، و از خدا ترس و پروا داشته باشيد ، تا به شما رحم شود  ».

 درجای دیگر الله عزوجل میفرماید : « مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ ... »

ترجمه :

« محمد فرستاده خدا است ، و كساني كه با او هستند در برابر كافران تند و سرسخت ، و نسبت به يكديگر مهربان و دلسوزند ... » . 

دراین آیه الله متعالي به مطلبی اشاره میکندکه اکثریت مامسلمانان برعکس آن عمل میکنیم یعنی اینکه باکافران و دشمنان الله عزوجل وپیامبر صلي الله عليه وسلم دوستی مینماییم ، امّا با برادران مسلمان خودعداوت ودشمنی داریم .

یکی ازمسائلی که امروزه مردم مسلمان مابایدمتوجه آن باشند اینست :  که درمیان خودمهربان ونرم دل باشند وظاهراًوباطناًباهم متفق باشندتابتوانندبایکدیگربساط کفر ، جهل ، فحشاء و منکرات واستعمار را جمع نمايند . واگرخدای نکرده درمیان خود دشمنی کنند ، روزآنها ازاین حالت امروزهم بدترخواهدشد .

 

4ـ فهم درست ازاسلام :

 

یکی ازعواملی که درواقع سبب شده که مسلمانان ضعف وناتوانی رادروجودخوداحساس کنندعدم شناخت درست ازاسلام است ، ازآنجائیکه ما با دشمنان متعدّد وگوناگون رو در رو هستیم به همین منظور هركدام آنهابرای ماچهره ي اسلام راواژگون وطبق آرزوهای خودنشان میدهند .

مثلاً : یکی ازاین موارداینست که اسلام راازسیاست جدامیکنندوهمیشه تبلیغ میکنندکه اسلام تنها دین عبادت است وبس .

حتي بعضي ازدولتمردان مااينگونه افكاري دارند وهمين فكر پوچ سكولاري را درجامعه ي اسلام منتشرميكنند .

اماباید به آنهاي كه اسلام را ازسياست جداميدانند ،گفت : که دین بدون سیاست آئين مسحیّت است ،  نه اسلام . 

دردین اسلام اهميت سیاست مثل  ارزش سر ، در بدن ميباشد .

 اسلام دین عبادت ، سیاست ، عدالت ، پیشرفت وترقی ، تجارت ، اخوت وبرادری ، طب ، تکنالوژی ، حقوق بشروحقوق زن وغیره..... میباشد .

درعصرحاضریکی ازتبلیغات سوءدشمن اینست که :  اسلام برای زنان حقوق نداده ودرحق آنهاظلم رواداشته است .

 اگرچه مقاله ي ماگنجایش جواب به این مطلب راندارد امّامختصراًچندکلمه ي دراينجا مي نگارم .

براي همچون مبلّغين بایدگفت : اگرمراد شما ازحقوق زن اینست که اززنان به عنوان کالای تجارتی استفاده نمود ، وازآنهابه گونه ي تبلیغات روی صابونها و شامپوها کارگرفت ، وازآنهابعنوان یک آله استفاده كرد ؟ بايد گفت واي به حالتان اشتباه فهمیدید ! دراین  موردتجدیدنظرنموده وچنگ بزنید به دامان قرآن وگلزار نبوي صلي الله عليه وسلم که واقعیت حقوق زن راپیدانمایید !!!! .

درواقع یکی ازمشکلات که امروز دامن گیرجوامع اسلامی شده مسأله ي عدم فهم درست ازاسلام است ، وهمین امر باعث شده که دشمنان اسلام ازاین خالی گاه استفاده نموده وازنافهمی بعضی هاسوءاستفاده نمایند .

ازالله متعالی میخواهیم که برای مامسلمانان توفیق شناخت مسؤلیت راداده وتوفیق ادای مسؤلیت رانیزبرماعنایت فرماید .  ( آمین یارب العالمین )

ابومحمدعبدالرحمن فاتح  _  دوشنبه   30 ثور ( ارديبهشت ) 1392  هجري شمسي  /   مصادف با 10 رجب 1434 هجري قمري

سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ  وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ